ژاله خون شد؛ خون، جنون شد/ رؤیای نخستوزیری اویسی کابوس شاه شد
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۶۴۰۶۱
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در سالروز کشتار میدان ژاله در تهران همچنان و در پی 44 سال دو پرسش جدی دربارۀ آن وجود دارد و یک نکتۀ آماری.
اولین پرسش این است که مگر تنها 12 روز قبل از آن جعفر شریف امامی با شعار " دولت آشتی ملی" نخستوزیر نشده بود؟ آن آشتی ملی چه بود و این کشتار چه؟
ضمن این که در تظاهرات چند روز قبل که شخصیتهای درجه اول انقلابی هم شرکت داشتند هیچ خشونتی به کار گرفته نشد و اساسا چرا باید در دولت آشتی ملی حکومت نظامی اعلام میکردند؟ آیا کشتار 17 شهریور به فرماندهی ارتشبد اویسی برای آن بود که دولت شریف امامی را ساقط کند و دولت نظامی تشکیل شود تا انقلاب بیش از آن شعله ور نشود؟ پس چرا این اتفاق نیفتاد؟ چون نتیجۀ معکوس داد و رژیم را از اعتبار انداخت؟
هوشنگ نهاوندی در کتاب «آخرین شاهنشاه» آورده است که بعدتر قرار بوده ارتشبد اویسی نخستوزیر دولت نظامی شود و منتظر دریافت حکم بوده منتها در دقیقۀ 90 برنامه تغییر میکند و کار را به ارتشبد ازهاری میسپارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخ اما به گفتۀ هگل در مرتبۀ دوم به صورت کمدی تکرار میشود و شریفامامی هم مضحکه شد و کنار رفت و چنانچه اشاره شد قرار بوده اویسی بیاید اما ازهاری میآید که او هم با نطق مضحک خود در مجلس مضحکه شد و مردم در راهپیمایی های بزرگ تاسوعا و عاشورا به تمسخر نخستوزیر دولت نظامی پرداختند با شعار: ازهاری گوساله، این ملت هم نواره؟ نوار که پا نداره! چرا که گفته بود صدای اللهاکبر شبانه در بامها از نوارهای ضبط صوت است و واقعی نیست!
این تناقض جدی است که اگر قرار بر دولت آشتی ملی بوده حکومت نظامی دیگر چه صیغهای بود و اگر بنا بر حکومت نظامی بود چرا اویسی را نخستوزیر نکرد و اگر میخواست بعدتر این کار را انجام دهد چرا ازهاری مأمور تشکیل دولت نظامی شد و روی کار آمدن دولت نظامی چه نسبتی با پیام مشهور شاه داشت که "صدای انقلاب شما را شنیدم".
در غیاب اسدالله علم که عقل منفصل شاه بود قادر به تصمیمگیری سریع نبود. کما این که اگر میخواست دولت را به نظامیان بسپارد باید به جای شریفامامی یک ژنرال منصوب میکرد و اگر بنا بر گشایش سیاسی بود و صدای انقلاب را شنیده بود چرا دولت نظامی و چرا همان زمان شاپور بختیار نخست وزیر نشد؟
اینها نشان می دهد شیرازۀ امور از دست شاه خارج شده بود و درون حکومت هم دو جناح در تقابل بودند. یکی خط سرکوب و دیگری مدارا و شاه قادر به انتخاب نیود و هم دولت آشتیملی روی کار آورد هم حکومت نظامی اعلام کرد. هم پیامی را که رضا قطبی رییس رادیو وتلویزیون و مجری خواست های فرح نوشته بود خواند که از لفظ انقلاب استفاده می کرد و هم دولت نظامی روی کار آورد و تازه نه اویسی که ازهاری را!
پرسش دوم این است که چرا اعلامیۀ حکومت نظامی ساعت 6 صبح جمعه از رادیو خوانده شد در حالی که قرار بود شب قبل اطلاع رسانی شود؟
کشتار 17 شهریور برای آن بود که خط سرکوب دست بالا را پیدا کند ولی قضیه به عکس می شود و گویا زور جناح دیگر درون حاکمیت و خط فرح- نراقی- قطبی- نصر میچربد که معتقد به پذیرش اعتراض و انقلاب بودند و نه سرکوب آن هم به سبک اویسی و به شیوۀ 17 شهریور و خواستار بازداشت هویدا، همایون و نصیری به عنوان سه چهرۀ اصلی مسبب اعتراضات می شوند. (اولی به خاطر فساد، دومی مقالۀ روزنامۀ اطلاعات در توهین به امام خمینی و سومی هم رفتار ساواک) و شاه نیز آن پیام را میخوانَد: من صدای انقلاب شما راشنیدم و میپذیرد که اشتباهاتی مرتکب شده و با این حال دولت نظامی را روی کار میآورد!
بزرگ ترین زیان 17 شهریور برای حکومت این بود که احساسات عمومی را چنان تحریک و تهییج کرد که شماری از محبوبترین و مشهورترین چهرههای موسیقی و ادبیات را به صحنه آورد. چندانکه جمعی از چهرههای برجستۀ موسیقی رادیو همراه حسین علیزاده به صورت دستهجمعی از رادیو استعفا دادند و خارج شدند و به همین نیز بسنده نکردند و با شعر و ترانه و آواز مردم را همراهی کردند.
نکتۀ آماری هم این است که که آمار رسمی و آنچه در اطلاعیۀ فرمانداری نظامی تهران دربارۀ تعداد کشته ها ذکر شد «درست» بود و تعداد شهدا با احتساب مجروحانی که بعدتر به شهادت رسیدند نزدیک به 100 نفر است نه چند هزار نفر که مردم میگفتند. چنانچه در صفحات اول روزنامه های 18 شهریور 1357 ثبت شده آمار کشته ها (شهیدان) تا ساعت 17:30 و مطابق اطلاعیه شماره چهار، 58 نفر است و البته تا شب بالاتر رفت.
منتها چون 100 کشته در تظاهرات شهری عدد بالایی است و بی سابفه بود از حیث تأثیر گذاری جنایت در افکار عمومی در اندازۀ چند هزار نفر در نظر آمد. خصوصا این که تنها سه روز قبل و پس از نماز عید فطر در راه پیمایی از تپههای قیطریه هیچ برخوردی صورت نگرفته بود.
مهمتر این که مردم در طول سالها به رسانههای حکومتی بیاعتماد شده و از این مجموع آمار 100 نفر را باور نکردند. (با احتساب درگیریهای پراکنده در آن روز تا 120 نفر هم ذکر شده)
یکی از دلایل دیگر این بود که میشل فوکو متفکر پرآوازۀ فرانسوی که در همان ماه و از طرف یک روزنامۀ ایتالیایی شهریور به ایران آمد و انقلاب ایران را «انقلابی در جستوجوی معنی و نه مطابق آموزههای مارکسیستی» توصیف کرد بارها از چهار هزار کشته در 17 شهریور سخن به میان آورد. این در حالی است که او یک هفته بعد از 17 شهریور به تهران آمده بود. فوکو تا دوم مهر ماند و بار دیگر در 18 آبان هم به ایران سفر کرد و این بار هم یک هفته ماند. رفت اما عدد 4000 که واقع نبود روایت رسمی شد در حالی شمار کل شهیدان انقلاب از 15 خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357 و حتی با احتساب قربانیان سینما رکس کمتر از چهار هزار نفر بلکه کمتر از سه هزار نفر است اگر چه در مقدمۀ قانون اساسی هم عدد 60 هزار ثبت شده حال آن که امام خمینی در مهر 58 یکی از ویژگیهای انقلاب ایران را کم تلفات بودن آن ذکر کرد و نامهای شهیدان که بعدها بر معابر و مکان ها نشست غالبا مربوط به جنگ هشت ساله است نه انقلاب 57.
-------------------------------------
تیتر برگرفته از این شعر/ ترانه که بعد از 17 شهریور بر سر زبانها افتاد:ژاله بر سنگ افتاد، چون شد؟ / ژاله، خون شد
خون، چه شد ؟ خون چه شد؟ / خون، جنون شد
ژاله خون کن! /خون، جنون کن!
سلطنت، زین جنون، واژگون کن / ژاله بر گُل نشان، گلپران کن
بر شهیدانِ زمین، گلستان کن / نام گمنامها جاودان کن
تا به صبح آید این شام تیره / در شبِ تیره آتشفشان کن
دست در کن/ شو خطر کن/ خانۀ ظلم زیر و زبر کن
جانِ خواهر، روستایی! برادر/ پیشهور! ای جوان، ای دلاور
ما همه یک صف و در برابر/ آن ستمکار، آن تاج بر سر
خواهر من، گرامی برادر / چون به هر حال تنهاست مادر
من به خاک افتادم، تو بگذر/ بهرِ ایجاد دنیای بهتر
ای شما ای صف بیشماران / اشک من در نثار شمایان
بر سر هر گذرگاه و میدان/ ژاله شد، ژاله شد، ژاله چون شد؟
ژاله خون شد، ژاله دریای خون شد/ خون جنون، خون، جنون
سلطنت، واژگون، واژگون شد...
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۶۴۰۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیکر شهید «فرزین بلیان» در بانه تشییع شد
به گزارش خبرنگار مهر، پیکر پاک و مطهر سرباز وظیفه «فرزین بلیان» که شب گذشته در حین درگیری با گروهک معاند در مرز بانه به شهادت رسید، عصر پنج شنبه با حضور فرمانده مرزبانی استان کردستان، همرزمان و خانواده آن شهید والامقام، اقشار مختلف مردم شهرستان بانه، نیروهای نظامی و انتظامی و مسئولان تشییع شد.
امام جمعه موقت بانه در این مراسم اظهار کرد: نظام انقلاب اسلامی نظامی دینی است که بر مبنای قرآن و دین مبین اسلام بنا نهاده شده است.
ماموستا جمال کریمی خاطرنشان کرد: نیروهای نظامی و انتظامی و نیروهای مرزبانی این مرز و بوم هیچگاه اجازه تصرف یک وجب از خاک این دیار را به دشمنان نمیدهند و برای حفظ انقلاب اسلامی ایران خون میدهند.
وی با بیان اینکه شهدا همیشه زندهاند، اعلام کرد: نظام جهموری اسلامی نظام عظمت و اقتدار است و این اولین و آخرین شهید ما نخواهد بود چرا که نظام ما نظام مقتدر شهادت است.
امام جمعه موقت بانه خاطر نشان کرد: امنیت ما مدیون خون پاک شهدا است و نظامی است که از خاک ایران، اسرائیل غاصب را در هم کوبید.
ماموستا کریمی عنوان کرد: ملت ایران دارای نیروهای نظامی مسلمان و با ایمان هستند و در راه اعتلای نظام، جمهوری اسلامی ایران و کلمه مبارک الله هیچ وقت کوتاهی نمیکنند.
آئین تشییع پیکر این شهید در مقابل حسینه این شهر آغاز و تا میدان انقلاب با حضور آحاد مردم و نیروهای نظامی و انتظامی ادامه داشت.
پیکر مطهر این شهید والا مقام به زادگاهش در شهرستان کرمانشاه بدرقه شد.
کد خبر 6095332